50 مطلب آخر
اخبارحاشیه : عشق خالصانه بجای بیمه پایه و بیمه مکمل؟!؟!

راز ماندگاری مردم ایران پس از قرنها دشواری و بقای از اثرات تهاجمات مختلف اقوام وحشی و نیمه وحشی به ایران ٬ خوداتکایی و استقامت انسانی و عشق درون گروهی ایشان است . یادمان نخواهد رفت در پی هر موج تهاجم فرهنگی و نظامی بیگانگان به این آب و خاک ٬ این فرهنگ ایرانی بوده است که سربلند تر از همیشه با استحاله فرهنگ غاصب ٬ ترکیب جدیدی از تمدن انسانی را به جهانیان ارایه داده است . هریک از یورش های تاریخی رومیان ٬ اعراب ٬ مغولها و . . . توانست چندین تمدن و فرهنگ را برای همیشه منکوب نماید ولیکن این ایرانیان بودند که به رومیان علم را ٬ به اعراب ادب را ٬ به مغولان فرهنگ را و . . . منتقل نمودند .

شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی امروز مردم کشورمان به سبب تحریم های اعمالی بیگانگان ٬ شاید توانسته باشد خیلی از کشورها را تسلیم نماید ولیکن مردم سرزمین من ٬ جای خالی امکانات و سیستم های مناسب اقتصادی و اجتماعی را با استقامت و عشق و خود اتکایی ترمیم نموده و خواهند نمود . به نمونه ای از داستانک های عامیانه که مردم سرزمین من در جایگزینی مکانیسمهای حمایت اقتصادی و اجتماعی ٬ خصوصآ بیمه ای ٬ با آن مواجه اند ٬ توجه بفرمایید :

جهت رویت متن کامل این داستانک  ٬ میتوانید بر روی کلمهء   ادامه متن  در کادر ذیل کلیک فرمائید :

تحلیل ما

متن کامل

عشق خالصانه بجای  بیمه پایه و بیمه مکمل ؟!؟!

زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند. از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است.

در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است.

در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه شان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی کرد :گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می شود. بزودی برمی گردیم…

چند روز بعد پزشک ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره اش کمی درهم رفت.

بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی شناخت و وقتی همه چیز روبراه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت.

مرد آن شب مثل شب های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بی هوش بود. صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می خواست او همان جا بماند.

همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می زد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار می شد. روزی در راهرو قدم می زدم. وقتی از کنار مرد می گذشتم داشت می گفت: گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب می شود و ما برمی گردیم.

یک بار اتفاقی نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: خواهش می کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلا برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آینده مان نشود، وانمود می کنم که دارم با تلفن حرف می زنم.

در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی های رمانتیک و مادی نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می کرد.

منبع: سایتهای اینترنتی

منبع : تاریخ : ۱۳۹۰/۱۲/۴ تعداد بازدیدکنندگان : 4403

مطالب مرتبط

برچسب ها

ارسال نظر

عنوان
متن
 
آمار بازدیدها

بازدید امروز : 421
بازدید دیروز : 3743
بازدید این ماه : 54389
بازدید امسال : 549227
بازدید کل : 36916300

نظرسنجی

سوالی برای نظر سنجی وجود ندارد
نظرات سایرین  |  آرشیو نظرسنجی

کلیه حقوق این سایت متعلق به گروه مهندس اردلانی می باشد.
طراحی سایت و بهینه سازی سایت هخامنش